Skip to content

Poesia Bashir Eskandari

Bashir Eskandari (en persa بشیر اسکندری) nació en Ghazni, Afganistán, el 15 de marzo de 1983.

Es un poeta y escritor, comentarista político y activista por los derechos civiles de los refugiados e inmigrantes.

Después del ataque Talibán en Ghazni, en 1997, su familia emigró a Irán.  Ya en aquella época comenzó a escribir sus primeros cuentos y poesía.

En 2008 emigró a Grecia y en 2010 a España en busca de oportunidades profesionales y de realización personal.

En Barcelona, en 2017, se graduó en Administración de Sistemas Informáticos en Red y en 2018 realizó el Postgrado de Comunicación y Liderazgo Político, en la Universidad Autónoma de Barcelona.

Poema:Nuestra generacion

Abrimos nuestros ojos a la primavera de la vida.
Se volvió amargo simultáneamente esta la vida.
Las estaciones de nuestras vidas se pasaron en la época de la sequía.
Nuestra generación ha envejecido, en vano, bajo la presión de la vida.

بشیراسکندری زادهٔ 1383 غزنی، فعال مدنی، داستان‌نویس و شاعر اهل افغانستان است. وی همچنین مفسر سیاسی است و بیشتر آثارش به زبان اسپانیایی می باشد.

بیوگرافی بشیر اسکندری

بشیر اسکندری در سال 1983 میلادی مطابق با 1363شمسی  در ولایت غزنی افغانستان زاده شد. او  تحصیلات دوره متوسطه را در لیسه البیرونی در غزنی به پایان رساند.

پس از حمله طالبان به غزنی  به اتفاق خانواده در سال 1376 به  ایران مهاجرت کرد و در اصفهان موسسه فرهنگی آموزشی گل کوه را با کمک پدرش تآسیس کرد. وی همچنین در شیراز فعالیت های فرهنگی اش را برای  مهاجرین افغان در زمینه کلاس های کامپیوتر، زبان انگلیسی و نهضت سواد آموزی گسترش داد. او در همین دوران به نوشتن داستان و سرودن شعر روی ‌آورد، و از شاعران معاصر چون نیما یوشیج ، اخوان ثالث و احمد شاملو تاثیر پذیرفت، استعداد و قریحه او هنگامی که نوجوانی کم سن و سال بود بروز کرد و همزمان به یادگیری علوم کامپیوتری  پرداخت. وی در سال 1386 به یونان و سپس در سال 1389به اسپانیا مهاجرت نمود.

پخش تصویر وسروده بشیراسکندری ازشبگه میگا یونان در تاریخ ۲۸/۰۳/۲۰۱۰ موقع تشیع جنازه حمیدالله نجفی   سانحه انفجار در که 

در اثر بمب در شهر آتن منطقه کاتیپاتیسیا شهید گردید. 

برای تماشای ویدیو اینجا کیک کنید 

در اسپانیا در رشته مدیریت شبکه و انفورماتیک ادامه تحصیل داد و در سال 2016 فارغ التحصیل شد ، و بعد کارشناسی ارشد خود را در رشته رهبری سیاسی و ارتباطات از دانشگاه مستقل بارسلونا در سال 2018 اخذ کرد، فعلا دانشجوی روابط بین الملل می باشد. او همچنین از جمله فعالین حقوق بشری و فعالین مدنی در امورمهاجرین در سطح اتحادیه اروپا است که با ارگان های مهم حقوق بشری همکاری دارد و یکی ازاعضای حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا، رئیس انجمن فرهنگی افغان ها و کاتالان ها در بارسلونا و رئیس سازمان جهانی جامعه مدنی در اروپا می‌باشد.

وی به زبان های انگلیسی، اسپانیایی، کاتالان، فارسی و پشتو سخن می گوید.

آثار

بیشترین مقالات بشیر اسکندری  به زبان اسپانیایی می باشد از جمله مقاله نسل کشی هزاره ها را در دانشگاه مستقل بارسلونا ارائه کرده است

برای دریافت مقاله اینجا را کلیک  

مجوعه شعر بشیر اسکندری

 مجوعه اشعار هزارگی

مجوعه اشعار کامپیوتری

مجوعه عشق پر سودا

مجوعه مفهوم هق هق یک پرستو

مجوعه پیک مستی

مجوعه شعر به اسپانیایی

نمومه شعر به زبان انگلیسی

Poema Paths

The paths are banned
Our feet are tied
What is an ID worth?
What does a passport cost?
With borrowed money
With hope and duty
The future is uncertain
Hearts are in pain
Is someone even thinking about us?
Is someone like us out there?
Or someone who will open windows in humanitarian space?

(Bashir Eskandari)

نمومه شعر به زبان کاتالان

Poema: No hi ha esperança

Encara que torni ja no hi ha esperança
No plou en les planes seques
Tirat i abandonat a les terres
Vagant per muntanyes i pobles

(Bashir Eskandari)

نمومه شعر به زبان اسپانیایی

Poema: Llibertat

Les aus del meu jardí ja reciten
A la pressó va morir el meu compatriota
Les meves paraules no poden relatar els fets
Seguire encara que el jutge em cosir la boca
(Bashir Eskandari)

نمومه شعر به زبان کاتالان

Poema: Nou món
He plantat les llavors de sentiment i emoció
Units per l’amor i la rebel · lió
He fet un nou món
Cuso ferides amb agulla d’amor

(Bashir Eskandari)

نمومه شعر به زبان اسپانیایی

Poema: EN GRECIA
Grecia, desanimados, desanimados
Espenas de cansancio que crecen
Viajeros en el desierto de su pensamiento
Fronteras de pensamiento que cierran.

(Bashir Eskandari)

Recull d’altres poemes